English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6601 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recovery phase U مرحله شکوفائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
expansion U شکوفائی
prosperity U شکوفائی
booming U شکوفائی
boomed U شکوفائی
booms U شکوفائی
boom U شکوفائی
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased U مرحله
phase U مرحله
stages U مرحله
stage U مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
rung U مرحله
processes U مرحله
process U مرحله
scenes U مرحله
scene U مرحله
instar U مرحله
phases U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
step U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
stepping U مرحله
stroke U مرحله
stroked U مرحله
process U مرحله جریان
period U نوبت مرحله
solidifying process U مرحله انجماد
phallic stage U مرحله التی
staping U مرحله بندی
developmental stage U مرحله تکوینی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
developmental stage U مرحله پیشرفت
buffer stage U مرحله میانگیر
assault phase U مرحله هجوم
job step U مرحله برنامه
propagation sequence U مرحله انتشار
primordium U مرحله نخست
processes U مرحله جریان
power stroke U مرحله قدرت
periods U نوبت مرحله
speed stage U مرحله سرعت
anal stage U مرحله مقعدی
recovery phase U مرحله رونق
termination phase U مرحله پایانی
output stage U مرحله خروجی
differential stage U مرحله تفاضلی
imprimis U در مرحله نخست
in the egg U در مرحله نخستین
in the first instance U در مرحله اول
induction stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
inextremis U در اخرین مرحله
initiation sequence U مرحله اغازی
latency U مرحله پنهانی
macro stage U مرحله کلان
oral stage U مرحله دهانی
one step operation U عمل تک مرحله
oedipal stage U مرحله ادیپی
execute phase U مرحله اجرا
exhaust stroke U مرحله اگزوز
fetch phase U مرحله واکشی
modulator U مرحله تحمیل گر
fission process U مرحله انشقاق
genital phase U مرحله تناسلی
larval stage U مرحله کرمی
termination stage U مرحله پایانی
phased U مرحله عملیات
stepping U مرحله پایه
stages U درجه مرحله
phases U مرحله عملیات
driver U مرحله تحریک
drivers U مرحله تحریک
step U مرحله رتبه
milestone U مرحله برجسته
step U مرحله پایه
milestones U مرحله برجسته
an anxious time U مرحله پر اضطراب
stage U درجه مرحله
training cycle U مرحله اموزش
grades U مرحله گراد
home stretch U مرحله نهایی
point U مرحله قله
grade U مرحله گراد
nth U در مرحله چند
point U جهت مرحله
phase U مرحله عملیات
stepping U مرحله رتبه
speed level U مرحله سرعت
tick U سخت ترین مرحله
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
novitiate U مرحله تازه کاری
ossification U مرحله تشکیل استخوان
noviciate U مرحله تازه کاری
fire for effect U مرحله تیر موثر
ticks U سخت ترین مرحله
stage U پرده گاه مرحله
stages U پرده گاه مرحله
process U جریان عمل مرحله
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
pettifog U از مرحله پرت کردن
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
stadiums U میدان ورزش مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
stadia U میدان ورزش مرحله
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
processes U جریان عمل مرحله
cladding process U مرحله روکش کاری
ticked U سخت ترین مرحله
milestones U مرحله مهمی اززندگی
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
first audio stage U مرحله صوتی نخست
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
milestone U مرحله مهمی اززندگی
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stage U مرحله دار شدن اشکوب
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
stages U مرحله دار شدن اشکوب
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interlace U روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
puerperium U مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com